سفارش تبلیغ
صبا ویژن





























دنیای هستی!

دریک شهربازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروشی نگاه میکرد که از قرار معلوم فروشنده مهربانی بود.

بادکنک فروش یک بادکنک قرمز را رها کرد و بدین وسیله جمعیتی از مشتریان جوان را جذب خود کرد.

پس بادکنک آبی و همین طور یک یک بادکنک زرد و بعد از آن یک بادکنک سفید را رها کرد.

بادکنک ها سبک بال به آسمان رفتند و اوج گرفتند ناپدید شدند.

پرک سیاهپوست هنوز به تماشا ایستاده بود و به یک بادکنک سیاه خیره شده بود...

تا این که پس از لحظاتی پرسید:آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید بالا می رفت؟!

مد بادکنک فروش لبخندی به روی پسرکزد و با دندان نخی را که بادکنک سیاهرا نگه داشته بود، برید.

و بادکنک به سمت آسمان اوج گرفت...

 مرد گفت:آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگ آن نیست بلکه چیزی است که در درون آن قرار دارد!

رنگ ها ... تفاوت ها ... مهم نیستند، مهم درون آدم است،

چیزی که در درون آدم هاست تعیین کننده ی جایگاهشان است.

و هر چه ذهنیات انسان ارزشمند تر باشدجایگاه والاتر و شایسته تری نصیبش می شود!

 

 

      

                                        

 

 


نوشته شده در شنبه 89/6/6ساعت 12:10 عصر توسط هستی| نظرات ( ) |