دنیای هستی!
به سراغ من اگر می ایید پشت هیچستانم
پشت هیچستان جاییست.
پشت هیچستان رگ های هوا ،
پر قاصد هاییست که خبر می آرند ،
از گل وا شده دورترین بوته خاک
روی شن ها هم ،
نقش های سم اسبان سواران ظریفی است
که صبح به سر تپه معراج شقایق رفتند .
پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است :
تا نسیم عطشی در بن برکی بدود ،
زنگ باران به صدا می آید .
آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی،
سایه نارونی تا ابدیت جاریست .
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ،
مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من !!!!
نوشته شده در دوشنبه 88/12/3ساعت
8:39 عصر توسط هستی| نظرات ( 4 ) |